ادبیات نظری تحقیق مالکیت فکری، حقوق مالکیت فکری
مبحث نخست : مفهوم مالكيت فكري و انواع آن
گفتار نخست : تعاریف مالكيت فكري از دیدگاه حقوقدانان داخلی
هنگامي كه به بحث پيرامون مالكيت فكري و حقوق مربوط به آن مي پردازيم ، در مرحله نخست ، مي بايست نسبت به روشن نمودن تعريف دقيقي از آن پرداخته شود و نظر انديشمندان و صاحبنظران علم حقوق پيرامون حق مالكيت فكري را بيان نمود .
اصطلاح « حقوق مالكيت فكري » از سه واژه حقوق ، مالكيت و فكري بافته شده است . براي روشن شدن جايگاه آن بايد به بررسي اين سه واژه بپردازيم :
حقوق ، جمع حق است و در اصطلاح حقوقي عبات است از « قدرتي كه از طرف قانون به شخصي داده شد حق ناميده مي شود كه در اين معنا داراي ضمانت اجرايي نيز مي شود ».
مالكيت مفهومي است اعتباري و آن چيزي است كه از متعلق به شخص مي باشد و دارنده اش مي تواند هر گونه بخواهد آن را به كار گيرد و ديگري نمي تواند برابر قانون ، بي اجازه دارنده اين حق از آن بهره ببرد .
اصطلاح فكري نيز به آفريده هاي ذهني بشر و آنچه از انديشه و ذوق او تراوش مي كند ، گويند .
اصطلاح حقوق مالكيت فكري براي اولين بار توسط يك حقوقدان بلژيكي بكار رفت و از آن به عنوان " مالكيت هاي غير مادي " نيز ياد شده است . در كتب حقوقي ما بيشتر از آن به عنوان « حقوق مالكيت معنوي » نام برده شده است . معنوي از آن جهت مورد اشاره قرار گرفته است كه تنها بعد مادي آن مد نظر نبوده بلكه آنچه كه نتيجه فكر انسان نيز ميباشد ، مد نظر واقع شده است .
در اينجا با توجه به اينكه حوزه شمول و گستره لفظ معنوي فراوان بوده و معاني متعددي را براي آن تعريف نموده اند بنظر مي آيد كه آنطور كه شايسته است در رابطه با آفرينش هاي فكري اين لغت جامع ميباشد ولي مانع نيست . زيرا هدف و مقصود ازحقوق اين نوع مالكيت ، حقوقي است كه منبعث از افكار و انديشه و قوه تعقل خردورزان و انديشمندان ميباشد . در صورتي كه كلمه « فكري » داراي حيطه گسترده اي است كه يكي از آنها حق مالكيت معنوي است . ضمن اينكه كلمه معنوي در اكثر مواقع در مقابل كلمه مادي ، صوري و ظاهري بيان مي شود . حقوق مالكيت فكري در اسناد بين المللي حقوق بشر همچون اعلاميه هاي جهاني حقوق بشر ، ميثاق مدني و سياسي و ميثاق اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي مورد توجه بوده است و بررسي اين حقوق در حوزه مالكيت فردي معني پيدا مي كند .
در قوانين ايران تعريفي از حق مالكيت فكري ارائه نشده است اما با در نظر گرفتن جميع جهات مي توان تعريف فوق را از مواد مختلف قانون استنباط نمود . « حقوق معنوي ؛ مزايائي است قانوني ، غير مادي و مربوط به شخصيت پديدآورنده يك اثر فكري كه به موجب آن ، وي براي هميشه